فرشتـــه کوچکمفرشتـــه کوچکم، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 23 روز سن داره

فرشــته کوچکم رونیــــا.

اولین تجربه سینما ( شهر موشها).

عشق دلم امروز برای اولین بار وقتی 19 ماه و 12 روزت بود رفتی سینما. سینما سپهر ساری فیلم عروسکی شهر موشها. اولشو یکم نگاه کردی و با پفیلا و تنقلات نشستی ولی بعد نیم ساعت همش در حال رفت و امد بودی و میگفتی بیم بیم. اونجا هم پر نی نی بود و شما هم همش درگیر نی نی ها بوسشون میکردی بغل میکردی پستونک تعارفشون میکردی آخه چقدر تو مهربونی فرشته جونم . بعد سینما هم رفتیم رستوران بهتر جوجه رو هم تجربه کردیم و طبق معمول هیچی نخوردی از اونجا هم با بچه های فامیل رفتیم باشگاه عمو کلی والیبال بازی کردیم و شما ومهتا هم حسابی بدو بدو و توپ بازی کردین. شبم برگشتن بازم افلاطون و شیر پسته. اینم عکسها:   قبل رفتن درگیر سجده رفتن باباحجت:   ...
13 مهر 1393

این روزهای پاییزی.

عزیزکم سلام . خوشگلک من که این روزا همه حرفهامونو به زبون شیرین خودت تکرار میکنی فدااات بشم من . کلی کلمه جدید یاد گرفتی عشقم. از همه هم شیرین تر بیم بیم گفتنته که موقع ددر رفتن میگی . عشق مامان این یه هفته اول مهر رو که همه بچه ها رفتن مدرسه شما و مهتا رفتین پارک و باغ وحش .جمعه هم ناهار عمه و عمو علی رو خونمون دعوت کردیم برا پاگشا وشما هم حسابی با عمو علی جور شده بودی تا حتی فرداش که بالشی رو که عمو روش خوابیده بود رو نشون میدادی و میگفتی عم عم . شبشم با عمهه اینا رفتیم خونه خاله صبا دورهمی 20 تا 30 و تولد عمو مجتبی عشقت بود. اونجا خیلی اذیت کردی و همش بهونه گرفتی و هیچی هم شام نخوردی .خلاصه شنبه رو هم شب رفتیم شام بیرون وبعدشم با مریم و...
7 مهر 1393

مبارکــــــــ باشه طلا خانوم.

عسل مامان امروز رفتم برات کلی کفش خریدم . اخه تمام کفشهات یهویی برات کوچیک شدو همش نق میزدی نمیزاشتی پات کنم . اینم کفشای جدید عسل خانومم.         عاشق این یکی شدم       اینارو هم پارسال برات خریدم ولی الان اندازه پاته امیدوارم تا هوا سرد شه برات کوچیک نشه     این دمپایی هم چون خوشم اومد دو سایز بزرگتر برای سال دیگه گرفتم .     جدیدا یاد گرفته بودی النگوهاتو از دستت درمیاوردی و منم که کلا النگو دوست نداشتم و چون هنوزم پلاک دست خودت که مال سرویسته برات بزرگ بود امروز در یک اقدام ضربتی النگوهاتو تبدیل به این...
2 مهر 1393